مولا ...  قسم میخورم اگر مردم شهر من در دوران خلافت معاویه بودند بریدن سر حسینت را به ناچیز مقداری میفروختند ، میبریدند ، تزیین میکردند ، در تشت طلا میگذاشتند و برای خود شیرینی بدون مزد زینب را هم سنگ میزدند . من بسیجی نیستم ، من یک کارگر ساختمانی هستم با تفکری انقلابی ، انتخابات 7 اسفند جهرم اشک من را در آورد . من گریه کردم هنوز هم وقتی بهش فکر میکنم فقط از خدا مخوام زودتر تمومش کنه . اینقدر از دست مردم ناراحت بودم که دلم میخواست از این شهر برم ...